۱۳۸۸ مرداد ۱۹, دوشنبه

مقدمه ( بخش معرفی فیلم)

این قسمت قراره با عنوان معرفی فیلم شروع به کار کنه . تلاشم اینه که فیلم هایی که کمتر دیده شدند و یا منتقدین به سادگی از کنارشان می گذرند و نیاز به کمی تامل و بازنگری دارند را ، مختصری معرفی و سرنخهایی از آنها در اختیارتان بگذارم .پس با دو مقدمه شروع می کنم . اول مقدمه ی کلی این بخش و سپس مقدمه ای کوتاه در باب ژانر وحشت .


*****************

بخش اول :

به قول یکی از دوستان منتقد : بعضی از کارگردان ها خز شده اند .

۱. حالا فلیینی ، تارکوفسکی و برگمان کم کم به هنرمندانی عامی تبدیل میشوند .متاسفانه این به خاطر بالا رفتن سواد و فرهنگ هنری مردم و عام نیست بلکه این بزرگان به پز ها و نشان ها و مدال هایی تبدیل شده اند تا بر گردن بیاویزند و خود نمایی کنند . بعضی از همین دوستان هنوز نمی دانند کیشلوفسکی مرده ( یکی از اولین کارگردان هایی که در ایران بسیار دستمالی شد ).وقتی با ماجرای آنتونیونی مواجه می شوند و آنرا با بی سلیقکی خود تا آخر تحمل می کنند با اعتماد به نفس کامل می گویند فیلم خوبی نبود و ناگهان با مواجه با مجله ی معتبر سینمایی تصمیم می گیرند آنتونیونی را به پز روشنفکری خود اضافه کنند و احترام و توجه برای خود خریداری کنند.

همکلاسی دارم که براد پیت را می پرستد و به راحتی حرف از فلینی می زند و کل فیلم هایش را سانسور می کند وبه صحنه های برهنه و عریان شهر زنان تکیه می کند و به به و چه چه راه می اندازد .

هنوز پازولینی را یک پورنو ساز می دانند .

کیارستمی را بی سواد می خوانند و می گویند فیلم هایش هیچی ندارد ...

۲. می دانیم آنتونیونی ، برگمان ، تارکوفسکی ، فلینی ، لینچ و ... کارگردان های بزرگی هستند ولی دیگرانی هم هستند که شاهکارهای کوچک و یا حداقل فیلم های خوبی ساخته اند و می سازند که متا سفانه با بی انصافی و سایه این موج روشنفکری !؟!؟!؟! در جامعه دیده نمی شوند .چون اسم هایی نیستند که بتوان با آنها ارج و قرب خرید .

۳.فیلم هایی مثل " آفتاب ابدی یک ذهن درخشان " و " پیش از طلوع " و" بازگشت ناپذیر " ... کارگردان های بزرگ و معروفی نداشتند ولی کارگردان های خودشان بزرگان جوان عصر امروز هستند و امروز از تاریخ سینما جدا نشدنی اند .

و یا کارگردانهایی که در تاریخ سینما نادیده گرفته شدند و یا در اواخر عمرشان حساب شدند . ناکام بزرگی مثل باستر کیتون .

یا در سینمای خودمان کسی مثل شهید ثالث کمتر دیده می شود .و حتی امروز ایرج کریمی با پخته ترین کارش " باغ های کندلوس " سینمایی کمتر از سینمای هنری اروپا خلق نکرده است ، اما مافیای کج سلیقگی و تعصب ها بعضی از شاهکارها را در زندان فراموشی قرار می دهد .

من تلاش می کنم که با معرفی فیلم هایی که دیده نمی شوند یا فراموش شده اند به این مظلومان ادای دینی کرده باشم . دوستان منتقد ایراد نگیرند که اینها با اسطوره هایشان قابل مقایسه نیستند یا در حد مقایسه نیستند .من اینجا قصد مقایسه ندارم ، هدفم تقسیم آرامشهای سینمایی خودم با دیگران ( معرفی این آرامشها)است .معرفی را می توانید بپذیرید یا نپذیرید .

ادامه دارد ...

Sina Khanbabaie

هیچ نظری موجود نیست: