۱۳۸۸ مرداد ۱۹, دوشنبه

کوتاه درباره سینمای وحشت


بخش دوم :


سینمای وحشت تقریبن از همان اوایل عمر تصاویر متحرک در کنار سینما به دنیا آمد .
بنا به بعضی منابع اولین فیلم سینمای وحشت در سال 1896 ساخته شد .فیلمی به نام" قصر شیطان " ساخته ژرژ ملی یس و پس از آن این ژانر میان مخاطبین جا باز کرد .
شاهکارهایی مثل "مطب دکتر کالیگاری " ، "نوسفراتو " ،" دکتر جکیل و آقای هاید " زاییده دوران صامت سینما در این گونه ی سینمایی هستند که افتخارات با ارزشی تا همیشه برای سینما و این ژانر خواهند بود .
با گذشت سالها و تولیدات زیاد سینمایی کلیشه ها دامان این گونه ی سینمایی را هم گرفت و صحنه های ترسناک کمرنگ تر ، عادی تر یا پر خشونت و خونریزی تر و یا حتی در اثر افراط خنده آور شد .ولی باز هم کسانی بودند که در بازه های زمانی مختلف در این ژانر نفسی تازه دمیدند و با نوآوری و نوع های جدید ترس نفس ها را در سینه حبس کردند .
هیچکاک ، راجر کورمن ، وس کریون ، ویلیام فردکین ، جرج رومرو و حتی کوبریک ، پولانسکی و اسپیلبرگ و... در اعتبار و اهمیت و تازگی این زانر نقشهای مهمی داشتند .
اواخر قرن گذشته دو جوان آماتور( ادواردو سانچز و دانیل مایرک ) با ساخت فیلم " پروژه ی جادوگر بلر " بووسیله ی هندی کم و فیلمبرداری مستند گونه ترسی واقعی تر و دلهره ای ملموستر را وارد این سینما کردند که سر و صدا و ترس جدیدی را بین مخاطبین موجب شد .
در اوایل قرن رمان ها و نمایشنامه های گوتیک قرن هجدهمی و نوزدهمی به این ژانر قدرت بخشیدند و در دهه های پایانی قرن کسانی مثل " استیفن کینگ ".
متاسفانه بیشتر منتقدین میانه ی خوی با این ژانر ندارند ، ژانری که می تواند مفاهیم مهمی فلسفی ،اجتماعی و سیاسی را به راحتی در خود جای دهد و با زبانی سخت تر و نمادین تر در پس لایه ها بیان کند که ترجمه ی آنها از زبان سینمایی و نمادین به زبان معمول سخت تر است .
بطور مثال دراکولا در سالهای متمادی برای نسل ها متمادی معانی نمادی زیادی داشته است .در دوران جنگ سرد آنرا معرف خطر و نفوذ کمونیسم دانسته اند که انسان ها را مسخ می کند و هیولاها ی امروزی را نماد بنیاد گرایی و تروریسم جهانی .
به هر حال با وجود آثار بی ارزشی که امروز گیشه ها و ویدیو کلوپ ها را پر کرده است اما تک فیلم هایی آرام می آیند که ادعایی ندارند و آرام ازپرده ها پایین می روند .بدون اینکه اعتنایی قابل توجه از تماشاگران بی سواد و با سواد یا منتفدین پر مدعا کسب کرده باشد .
فقط شاید آنها را در جداول تازه های اکران ببینیم و بی اهمیت از کنار آنها رد شویم و یا اتفاقی بدستمان برسد و با بی سوادی و تعصب ببینیم و از کنارشان بگذریم .
در اوایل سال گذشته و اواخرش دو فیلم اکران شدند که به نظر من ارزش هایی نهفته داشتند که فیلم آخر
30 Days Of The Nights توسط مجله فیلم معرفی شد . دیگر فیلم " Fido " بود که من قصد دارم برای اولین معرفی این فیلم را انتخاب کنم .
هر دوی فیلم ها نام برده تا حدودی ساختارهای رایج قالب خود را شکستند و فراتر از تعاریف گیشه ای و عام پسند خود رفته اند .گرچه برای بقا در سیستم هالیوودی به بعضی باید ها هم تن داده اند .ولی منتظر معرفی کوتاهی از Fido باشید .


Sina Khanbabaie
( استفاده از مطالب وبلاگ با ذکر منبع و نام نویسنده مجاز است )

هیچ نظری موجود نیست: