THE MIST
زمین را پوستی است و این پوست را امراضی است و یکی از این امراض , بشر است. ( نیچه )
خلاصه :
پس از شبی طوفانی در شهری کوچک, در اثر
سقوط درخت در اتاق کار نقاشی, صبح آن شب نقاش همراه پسرش راهی فروشگاه شهر می شود که ناگهان شهر را مه ای مرموز می پوشاند و مردی با صورت خونین وارد فروشگاه می شود و خبر از موجودی یا چیزی در مه می دهد و ... .
معرفی :
کارگردان : فرانک دارابونت
بر اساس داستانی از استیفن کینگ
_ تفاوت این فیلم با نوع نگاهی که از دارابونت سراغ داشتیم همانند فیلم شوکه کننده است.
جدید دنیایی بدون معجزه تصویر شده است.
_ تنها راه نجات انسان در فیلم فرار او از جامعه ای با نظم نوین و اعتقادات قدیمی و سنتی است.
هیچکدام برای انسان رستگاری را به همراه ندارد. انسانی که از این جامعه فرار می کند و به بطن
خطر می رودبرای به دست آوردن هدف خود. ( نگاه کنید به زنی که در اوایل فیلم با وجود خطر
از فروشگاه فرار می کند تا برای کمک به کودک تنهای خود در خانه بشتابد . در پایان فیلم او را
سوار بر کامیون ارتش در بین انسانهای باقی مانده می بینیم. )
_ فرار گروه پایانی از فروشگاه ، نمایانگر فرار انسان از جامعه ای به ظاهر امن به بطن خطرها و
زشتی هاست برای به دست آوردن آزادی و فردیت و رستگاری.
و ضعفهای اخلاقی انسانهاست .
_ امتیاز دیگر فیلم در این است که از هیچ بازیگر معروف و محبوبی استفاده نکرده ، تا مخاطب معمول سینما
_ بی شک یکی از بهترین پایان های تاریخ سینما را به نظاره می نشینید .
ما نیاز داریم بیشتر از این با سرشت بشری آشنا شویم زیرا تنها خطر بزرگی که در جهان وجود دارد خود انسان است .آنچه ما در باره ی انسان می دانیم بسیار نا چیز است . روح و روان انسان باید مورد بررسی قرار گیرد ، زیرا منشا تمامی پلیدی هایی است که می بینیم .( کارل گوستاو یونگ)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر